Meine Blog-Liste

Dienstag, 31. Mai 2011

آنارشیستی که 30 سال در سلول مرگ بسر می برد






همانطوریکه قبلا" در مقاله ای مربوط به اول ماه مه از یک آنارشیست به نام Mumia Abu- Jamal  گزارش دادم، اوبدلیل قتل یک پلیس درشهر Philadelphia   وبه جرم داشتن اسلحه محاکمه ودرسال1982 به اعدام محکوم گشت. او خبرنگار، فعال سیاسی وآخرین شغلش راننده تاکسی بوده است .تابه امروز وکیلش توانسته حکم اعدام اورا عقب بیاندازد .کسی که 30 سال درسلول مرگ به سرمی برد، یکی ازقربانیان نژاد پرستی برای اینکه او یک سیاه پوست است .
 در اواخر ماه آوریل 2011 یکی دیگر از دادگاه های فدرال آمریکا اعلام کرد که اعدام Mumia  با قانون اساسی آمریکا ممکن نیست، اکنون خیلی ها می پرسند " این به چه معنی است؟ "
سالهای زیادی است که دادگاه ها هر بار به این نتیجه میرسند که تظاهرتهای ضد اعدام این فعال سیاسی را جدی باید بگیرند بدلیل اینکه اعدام Mumia چیزی جز یک قتل با انگیزه ی سیاسی وقضایی بیشتر نیست. اما علی رقم تمام اینها آنها هر چند وقت به چند وقت سعی خود را می کنند که او را در کشتارگاه های دولتی اعدام کنند.
در سال جاری قرار است کمپینی تشکیل شده و در خیلی از کشورها برای آزادی Mumia Abu- Jamal  فعالیت خود را آغاز کند. 
در اینجا میتوانید مصاحبه ی 11 دقیقه ای را با یکی از فعالین ضد اعدام Mumia که به شکل یک فایل صوتی ضمیمه شده و از وضعیت حقوقی او گزارش میدهد، بشنوید. در ضمن شرحی در رابطه با اهداف و محتوای این کمپین نیز داده شده است. 
Do, 30.Juni - So, 3. Juli 2011, Fusion Festival 2011
Free Mumia Infothek: Infotisch, Ausstellung, Film, Work Shop
Kulturkosmos Müritz e.V.
Am Flugplatz
17248 Lärz
Infos zum Festival: 

ترجمه از سارا نبوی
 

Montag, 30. Mai 2011

دموکراسی واقعی همین حالا


ما پایه های این جامعه ایم
ما نیروی این جامعه ایم
ما دنیا را به حرکت در می آوریم
ما دستهایی هستیم که نان را خمیر میکند و خود از گرسنگی می میریم
ما دشمن شماره ی یک اتوریته ایم
ما نرم افزار رایگان جهان دیگری هستیم
ما ریشه هستیم
ما یک محله هستیم
ما خلقی از سیاتل هستیم
می گوییم که حالا پایان یک داستان است
ما اینجاییم، ما خاطره ایم

ترجمه از سارا نبوی

حمله وحشیانه پلیس به اعتراض کنندگان در شهر بارسلونا



در روزهای گذشته اعتراضات مردم به اوج خود رسید که این موج اعتراضی از طرف رسانه ها " انقلاب اسپانیایی " نامیده شد.
در تاریخ 27 ماه مه 2011 یکبار دیگر پلیس اسپانیا نشان داد که تا چه حد وحشیانه میتواند در مقابل حرکتهای مسالمت آمیز مردمی عمل کند این بود که از ساعت 12 با استفاده از اسپری فلفل، باطوم و شلیک گلوله های مرگبار پلاستیکی سعی کرده که شرکت کنندگان را از میدان Plaza Catalunya در شهر بارسلونا دور کند. یکی از دلایل این عملیات پلیس برگزاری مسابقات نهایی تیم فوتبال در روز شنبه 28 ماه مه بوده است و از آنجایی که انتظار می رفت تیم فوتبال FC بارسلون پیروز شود، می بایست خیابانها به مناسبت برگزاری جشن پیروزی آنها تمیز میشد. این عملیات پلیس به طور مبهم " پاکسازی " نامیده شده است.
در این حمله 14 نفر از شرکت کنندگان زخمی گشته و به بیمارستان منتقل شدند. حتی مجروحینی که بر روی زمین افتاده بودند توسط پلیس دوباره مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
در حالی که پلیس کاتالان فکر می کرد که بعد از پنج ساعت درگیری  موفق شده تظاهرکنندگان را از محل دور کند، در همین حین تظاهرکنندگان با پشتیبانی هزاران نفر دیگر به محل مزبور برگشته و آنجا را اشغال کردند.
سخنگوی کمپینگ از طریق رسانه های خود اعلام کرده بود که هیچکس حق ابراز خشونت در مقابل پلیس را ندارد و اگر چنین مواردی دیده شود به معنی آن است که از شرکت در این کمپینگ محروم می شود به همین دلیل موارد کمی دیده شده که معترضین عکس العمل خشونت آمیزی در مقابل پلیس نشان داده اند.
پلیس کاتالان مجبور شد با توجه به انبوه عظیم تظاهرکنندگان عقب نشینی کند و در حالی که با کامیونهای خود از محل دورمی شد از فرصت استفاده کرده وهر کسی را که اونیفرم پلیس بر تن نداشت مورد شلیک گلوله های پلاستیکی قرار دادند.
تعداد مجروحین از طرف تظاهرکنندگان در انتهای این روز 43 نفر تاخمین زده شده است واین ازطرف رسانه های دولتی تائید شده است. در حالی که تلویزیون TV3 (1 از 66 مجروح گزارش می دهد. تظاهرکنندگان باقی مانده های گلوله های پلاستیکی را جمع آوری کرده و قصد دارند از آن بعنوان مدرکی دال بر عملکرد های خشونت آمیز پلیس ارائه دهند.
با اطلاعات رسیده در مادرید وشهرهای دیگر اسپانیا هم تظاهرتهایی مشابه شهر بارسلون انجام گرفته است.
سخنگوی دولت  Jose Luis Rodriguez Zapatero از وزیر داخلی کشور Alfredo Perez Rubalcaba خواسته که تمام محلهایی را که توسط اعتراض کنندگان اشغال شده، پاکسازی کنند وبه همین دلیل وزیر داخلی کشور با رئیس پلیس ملاقاتی داشته که موضوع گفتگوی آنها بخصوص پاکسازی در شهرهای بارسلون و مادرید بوده است.

در اینجا باید یاد آوری کنم همچنان که انتظار می رفت در رسانه های آلمان هیچگونه اخبار با ارزشی در رابطه با تظاهراتهای آخر هفته در اسپانیا به چشم نمی خورد.

1) TV3 یک تلویزیون مستقل کاتالانی است

http://de.indymedia.org/2011/05/308554.shtml
http://afunke.blogsport.de/2011/05/27/spanien-saeuberung-des-placa-catalunyas
 http://vimeo.com/24312609

ترجمه از ُسارا نبوی

Donnerstag, 26. Mai 2011

فاشیستها در ترکیه به آنارشیستها حمله کردند

درتاریخ 22 ماه مه درساعت 23:30 شب فاشیستها در آنکارا (ترکیه) به آنارشیستها با سلاح گرم و چاقو  حمله ور شدند. طبق گزارش شاهدان عینی بیش از 8 نفر فاشیست در یکی از خیابانهای اطراف منتظر آمدن آنارشیستها بودند و با آمدن آنها از پشت سر به آنها حمله کردند. یکی از آنارشیستها توسط چاقو بشدت مجروح شد او را به بیمارستان رساندند و تحت عمل جراحی قرار گرفت اما بدلیل وضعیت بحرانی اش تحت مراقبت ویژه می باشد.

در خیابانی که  فاشیستها انتظار آمدن آنارشیستها را      می کشیدند  یک ماشین پلیس هم  دیده شده  که  پس از حمله، فاشیستها به طرف ماشین پلیس فرار کرده  و با کمک پلیس از محل مزبور دور شده اند.


این حمله یکبار دیگر نشان داد که وضعیت آنارشیستها در بعضی از مناطق ترکیه خطرناک است. گروه فاشیستی که به آنارشیستها حمله کرده اند به نام MHP   ( گرگهای خاکستری ) در ترکیه معروف هستند و این اولین باری نیست  که اسم آنها در تاریخ انقلاب ترکیه برده میشود.


 با توجه به حمله اخیر و پشتیبانی پلیس از آن انتظار میرود که وضعیت برای نیروهای انقلابی در ترکیه   وخیم ترشود. باید اینجا توجه کرد که اینبار شبه نظامیان فاشیست با نقشه ی قبلی و سازماندهی شده تر نسبت به سال گذشته عمل کرده اند. فاشیستها حتی به طور علنی مسلح خود را به معرض نمایش میگذارند و پلیس هم پشتیبانی خود را از آنها پنهان نمی کند. 

آنارشیستها هیچوقت دست از مبارزه بر ضد ساختارهای فاشیستی و یا مشابه به آن برنداشته اند و در آینده هم مبارزه آنها ادامه پیدا میکند تا زمانی که یک جامعه ای بدون سلسله مراتب و در فضایی آزاد ایجاد شود. 



ترجمه از ِسارا نبوی

Samstag, 21. Mai 2011

فراخوان فراملیتی برای نشست سه روزه در ماه سپتامبر 2011 در کشور تونس










ای از دانشجویان، کارگران موقت، بیکاران و فعالین در شمال آفریقا و اروپا برای پیشبرد و گسترش جنبشهای ما عده های مشترک و تبادل تجارب در کشور تونس به گرد هم آمدیم. اعتراضی اجتماعی، همکاری شورشهای اعتراضی اخیر از شمال آفریقا  تا آسیا، شورشی است از طرف زحمتکشان که تک تک قدرت های  سیستم استثمار جهانی سرمایه را نشانه گرفته است.

اکثر این شورشیان گرسنه لشکر عظیمی از جوانان را تشکیل میدهند که بدون آینده ای روشن با فقر به زندگی ادامه میدهند.

سرنگونی دو دیکتاتور بزرگ بن علی و مبارک توسط شورش های خیابانی زحمتکشان و همزمان مبارزه علیه کاهش دستمزد، کاهش رفا و بیکاری در کشورهای غربی همه اینها دلیلی بر بحران جهانی سرمایه داری است که روز بروز گسترده تر می گردد.

این مبارزات دگرگونی بنیادی در جهت نابودی دولت ها را میطلبد که ساختارشان بر اساس استثمار، اختناق و نخبگان سیاسی است و پاسخگوی به نیازهای بشری نیستند.
 ما علیه فقر کنونی موجود شورش میکنیم، خواستار ایجاد مناسبات اجتماعی جدید می باشیم. مناسباتی که امکانات و ثروت عمومی را در یک پروسه آزاد سازی به انسانها باز گرداند. این مبارزات فضای سالم آزادی را ایجاد می کند. فضاهایی که مکررا" قرنها از طرف قدرتهای حاکم سرکوب شده و یا از طریق تفرقه افکنی مابین انسانها در اختیار خود نگه داشته است.

 به همین دلیل ما خواستار نشست و گردهمایی فراملیتی فعالین و مبارزین برای یافتن یک استراژی و کمپین واحد هستیم.

ما به دنبال یک رویداد رسانه ای نیستیم بلکه سعی در ساختن شبکه های فراملیتی برای جنبش بزرگ اجتماعی وحمایت از مبارزات کنونی هستیم.

این گردهمایی انعکاس یک مبارزه مشترک و سعی در پاسخگویی به سئوالات اساسی مان است:
  • آزادی مهاجرت انسانها  
  • علیه کار موقت و پیمانکاری
  • بدهکاری و ایجاد رفاه اجتماعی
  • آزادی دانش و امکان دسترسی همگانی به آن
  • ایجاد رسانه و شبکه های مستقل
  • بازگرداندن فضاهای شهری به مردم
  • سازماندهی و ایجاد فرمهای نوین و تصمیم گیری بر طبق خرد جمعی
 
پیشنهاد ما برای ماه سپتامبر یک نشست سه روزه می باشد و برای این گردهمایی ما تمام کلکتیوها، گروه ها و فعالین جنبش را دعوت می کنیم، آنهایی که خواستار ایجاد شبکه ی مبارزاتی فراملیتی می باشند.


Front de Libération populaire de la Tunisie
Knowledge Liberation Front
Network Welcome to Europe and other activists of No Border
Soliplenum Revolte Göttingen



http://liberationwithoutborderstour.blogspot.com

ترجمه از سارا نبوی

ویروس اسپانیایی به آتن رسید


آخر هفته مقابل سفارت اسپانیا در آتن

در روزهای اخیر موجی از تظاهراتها و اشغال کاربری های عمومی اسپانیا را به لرزه در آورد و حالا فراتر از  مرزهای کشور گسترش پیدا کرده است. در شهرهای بسیاری از آمریکا و اروپا اکسیونهایی نظیر اسپانیا انجام شده و یا برای آخر هفته سازماندهی شده است. اینجا میتوانید نقشه ای از اکسیونهای سازماندهی شده برای آخر هفته را ببینید:

یک گروه Facebook در آتن ایجاد شده است که در وهله اول اسپانیاهایی که در آتن مقیم هستند در آن عضو شدند ولی هم اکنون یونانی ها هم به این گروه پیوستند طوری که در اینجا همه اکسیونها سازماندهی میشود.

اولین تجمع ها از امروز جمعه 20 ماه مه ساعت 7 بعد از ظهرتا یکشنبه 22 ماه مه  ساعت 5 بعد از ظهردر روبروی سفارت اسپانیا در آتن سازماندهی شده است. برای آخر هفته فعالیتهای خلاقانه مختلفی در نظر گرفته شده و برای اینکه افراد شرکت کننده مکانی برای خواب داشته باشند، کمپهایی ایجاد شده که نظیرش را قبلا" در میدانی  به نام Syntagma که دراسپانیا اشغال شده بود دیدیم.

تاکنون ابتکار عمل ها در رابطه با همبستگی با جنبش اسپانیا تعیین شده است و ویژه گی خاصی  در رابطه با آتن ندارد به طور مثال پوسترها به زبان انگلیسی و اسپانیایی تهیه شده است .
در هر صورت هر کجا که ما هستیم و توده ها در اکسیونها شرکت میکنند، میبینیم که میدان Syntagma در اسپانیا خیلی از ما دور نیست.
http://www.facebook.com/login.php 

 
ترجمه از  سارا نبوی

Freitag, 20. Mai 2011

ویدئویی از حملات فاشیستها به مغازه مهاجران در آتن




در تاریخ 20 ماه مه دوباره فاشیستها در آتن به مهاجران و محل کارشان حمله ور شدند. در ویدئو صورتهای فاشیستها از طرف ایستگاه تلویزیونی Mega پوشیده شده است.

ترجمه از سارا نبوی

Donnerstag, 19. Mai 2011

گزارش تظاهرتهای اعتراضی اسپانیا و دعوت به تظاهرات


                                      


از سه روز پیش در تاریخ 15 ماه مه در شهرهای بزرگ و کوچک اسپانیا تظاهراتهای زیادی سازماندهی شد. فقط در روز یکشنبه در 60 شهر مختلف بیش از 100 هزار نفر از ساعت 6 بعدازظهر به خیابانها رفتند. این یک مورد بی سابقه در اسپانیا است بدلیل اینکه این جنبش مردمی به هیچ ایدئولوژی  و یا حزب خاصی وابستگی ندارد. این یک جنبش خود جوش است که از گروه های سنی مختلف تشکیل شده است و بر ضد دولت مزبور، بانکها و لابی گرها به خیابانها رفته تا یکبار دیگر بگوش آنها برسانند که این توده ی مردمی خواهان حق وحقوق انسانی خود می باشد و حاضر نیست به قوانینی که اتحادیه های اروپایی برای به اصطلاح " نجات اقتصاد اسپانیا از ورشکستگی " به مردم تحمیل میکند تن در دهند.

توده ها دیگر تحمل این را ندارند که اتحادیه های اروپایی به همکاری دولتشان فقط در فکر نجات بانکها هستند و این به قیمت افزایش بیکاری بخصوص در میان جوانها است که منجر به ، 20 درصد کاهش دستمزدها، افزایش سن بازنشستگی و غیره گشته است. شهروندان از این خشمگین هستند که با توجه به اینکه حتی کار میکنند، نمیتوانند برای خود و خانواده شان امکانات مناسبی برای زندگی شان تهیه کنند.

بر خلاف تظاهراتهایی که در خاورمیانه انجام شد و عکس العمل رسانه های گروهی که سریع در منطقه حضور پیدا کردند تا بطور زنده گزارش تهیه کنند و از این طریق هم می خواستند نیزاز جنبش مردمی حمایت کرده باشند، ولی این سیاست در مورد اسپانیا صدق نکرده است و به معنی آن است که رسانه های گروهی نه از طریق روزنامه ها، نه از طریق رادیو وتلویزیون گزارشی از تظاهرتها تهیه نکرده اند. اینجا این سئوال مطرح میشود آیا آنها ترس از وضعیتی که در یونان رشدکرده، دارند؟  سئوال دیگراین است که چرا رسانه های آلمانی گزارشی در مورد تظاهراتهایی که از 50  شهر مختلف شروع شده و به 70 شهر در اسپانیا  رسیده، گزارشی تهیه نکرده اند؟ چرا ما فقط خبرها را از طریق فیس بوک و توییتر توانستیم بگیریم؟ آیا مطبوعات دولتی آلمان از طبقه کارگر آلمان می ترسد؟ ترس از چه چیزی، ازاینکه مبادا اعتراضها در اسپانیا و یونان مثل یک بیماری مسری عمل کند و تمام اروپا را فرا بگیرد؟


کاربران اینترنتی اسپانیایی در توییتر انتقاد به مطبوعات اسپانیایی میکنند، چرا که هیچ گزارشی از تجمع ها و تظاهراتها تهیه نشده است.هرچقدرکه توده ی مردم نارضایتی خود را بیشتر نشان میدهند، رسانه های دولتی سازشکار، کمتر ازخود عکس العمل نشان میدهند. ما نمی دانیم  که آیا حرکتهای مردمی چیزی را دراسپانیا تغییر میتواند بدهد ولی در مدت کوتاهی توانسته این نیروی عظیم ثابت کند که مطبوعات اسپانیایی چیزی جز ابزارکار در دست لابی گراها و دولت اسپانیا نیست. پس ازاین حوادث اخیرمردم بخصوص جوانها دیگر باوری به رسانه های اسپانیایی ندارند.

 
این واقعا" تجربه ای بی سابقه است که در یکروز در ظرف چند ساعت در 50 شهر تظاهرتها شروع بشود و به 70 شهر گسترش یابد. ازهر قشری در این تظاهراتها شرکت کردند، پیرها، جوانها، کارگران، بیکاران، دانشجویان، فمینیستها، چپها، آنارشیستها، انسانهای غیرسیاسی وخلاصه هر انسانی با هر اعتقاد سیاسی برای یک هدف به خیابانها رفتند وآن هدف چیزی جز تغییرسیستم نبوده است. سیستم دو حزبی اسپانیا که مثل این می ماند که مردم مابین طاعون ویا وبا یکی را انتخاب باید بکنند. احزابی که 123 نفر از اعضایش در لیست رشوه خواری و فساد مالی نام برده شده اند.

تظاهرات توده ها برعلیه پروژه های دولت که قصد نجات  بانکها را دارد میباشد، ولی این کمکها از صندوق مالیاتهای مردمی تهیه شده ومیشود. این کمکها به همان بانکهایی است که مردم را از خانه هایشان بیرون میکند، چرا که با درآمدی ما بین 600 تا 1000 یورو پولی برای پس دادن وامها نمی ماند.


این شهروندان برای ایدئولوژی خاصی تظاهرات نمیکنند، آنها برای این یا آن سازمان و حزب به خیابانها نمی روند تنها چیزی که آنها را به هم پیوند میدهد دخالت در تصمیم گیریها یی است که سرنوشتشان را تعیین میکند. آنها خواهان یک دموکراسی واقعی هستند و حاضر نیستند که دیگر تن به دروغهای دولتشان بدهند.

در تاریخ 16 ماه مه 2011 یعنی یکروز بعد از تظاهراتهای سراسری در اسپانیا گروهی در مادرید در محل Puerta del Sol یک کمپینگ برپاکرد که هدفش سازماندهی تظاهرتها می باشد. آنها قصد دارند هر روز به مدت یک هفته تا موقع انتخابات تظاهرات کنند. این ایده به شهرهای دیگر هم سرایت کرد و در شهرهایی مانند Valencia، Barcelona، Salmanca و  Huelva کمپینگ هایی از این قبیل ایجاد شد وهنوز پابرجاست. صحبت از یک ایده  "انقلاب اسپانیایی "است که در این زمان پا به عرصه گذاشته است. 



رسانه ها گزارشی نمی دهند و اگر هم بدهند گزارشی ده ثانیه ایست که به شکل پراکنده ازمعترضان اولترا چپ و آنارشیستها سخن می گوید. این جنبش را نباید ندیده گرفت علی رغم اینکه در تاریخ دیکتاتوری اسپانیا اینچنین جنبشی دیده نشده است و هیچ کس نمی داند که تکاملش به کجا میرود.


خوانندگان اروپایی از خودشان باید بپرسند آیا چیزی اتفاق افتاده ویا می افتد بدلیل اینکه هیچ رسانه ی اروپایی یک گزارش جدی در این مورد تهیه نکرده است. حتی در Washington Post بیشتر میشود در مورد اهمیت تظاهرتها خواند در حالی که درZDF برنامه دوم تلویزیون آلمان گزارشی مبنی بر اطلاعات گرفته شده از توییتر تهیه کرده و از مبارزات انتخابی نیروهای چپ سخن می گوید. در ARD برنامه اول تلویزیون آلمان هم همچنین در مقابل حرکتهای توده ای  "انقلاب اسپانیایی " سکوت کرده است. ولی در بخش  Trending Topic در توییتر میشود بیشتر راجع به جنبش توده ها در اسپانیا خواند ، جایی که هر روزه هزاران نفر را باهم مرتبط می کند. حتی در تلویزیونها ی خصوصی هم نمیشود در مورد تظاهرتها گزارشی دید. مثل این می ماند که کسی نمیخواهد چیزی بداند.
 http://de.indymedia.org/2011/05/307900.shtml


دعوت به تظاهرات در تاریخ 21 ماه مه 2011 در ساعت 6 بعد از ظهردر برلین با عنوان دموکراسی واقعی در دنیا

ما انسانهای معمولی هستیم. ما مثل تو، هرروز از خواب بلند میشویم تا به دانشگاه، سرکار ویا به جستجوی کاربرویم. انسانهایی که دارای دوست وفامیل هستند. انسانهایی که سخت کار وکوشش میکنند تا برای افرادی که بهشان نزدیک هستند یک آینده ی بهتر بتوانند ارائه بدهند.

برخی از ما روشنفکر و برخی محافظه کاریم. برخی از ما مذهبی وبرخی اعتقادی به مذهب نداریم. برخی از ما سیاسی وبرخی غیر سیاسی هستند ولی ما همه نگران و ناراحت این وضعیت سیاسی هستیم. وضعیت اقتصادی و اجتماعی که درآن زندگی میکنیم فقط از فساد سیاسی اجتماعی سیاستمدارها، بانکها و بازرگانان سخن می گوید، وضعیتی که ما را درمانده کرده است واین وضعیت امروزه بعنوان یک وضعیت عادی شناخته میشود. هرروزه درد ورنج کشیدن بدون هیچگونه امیدی در زندگی، اکنون زمانی آمده که باید وضعیت را تغییر داد و باهمدیگر یک جامعه بهتر ساخت.

من معتقدم میشود وضعیتها را تغییر داد

من معتقدم میتوان کمک کرد

من معتقدم که ما با هم میتوانیم به اهدافمان برسیم

بیایید با هم به خیابانها برویم، این حق ماست

ترجمه از سارا نبوی   

Mittwoch, 18. Mai 2011

گزارش اعتصاب عمومی و حمله فاشیستها در یونان



 

چندین ماه است که کشور یونان با 
مسئله بحرانهای اقتصادی روبرو است 
و از آنجایی که اتحادیه های اروپایی زیر پوشش کمکهای مالی میخواهند کشور یونان را وابسته به خود کنند و معتقدند که یونانی ها سالهاست که بیشتر از در آمد خود خرج کرده اند و حالا باید مردم یونان بدلیل بدهیها و بحرانهای اقتصادی که دولت عامل آن بوده جوابگو باشند.

درروزچهارشنبه 11 ماه مه در بسیاری از شهرهای یونان دوباره ازطرف اتحادیه های کارگری اعتصاب عمومی اعلام شد.  تظاهراتی که در آتن صورت گرفت ازطرف پلیس ضد شورش مورد حمله قرار گرفت. طبق گزارشی که از طرف اتحادیه های پزشکان داده شده است  بیش از 100 نفر زخمی و بیش از 12 نفر از مجروحین به بیمارستان منتقل کردند.

آنارشیست 30 ساله ای در اثر حمله پلیس  آنچنان مجروح گشت که به حالت کما فرو رفته است و می بایست تحت مراقبت ویژه قرار می گرفت در حین حال دو نفر دیگر در اثر شدت جراحات در خطر مرگ به سر میبرند وباید تحت مراقبت ویژه باشند. Panos Papanikolaou  متخصص مغز و اعصاب در جواب روزنامه نگاران یونانی در بیمارستان تاَکید میکند که .کوچکترین تاخیر در انتقال مرد جوانی به بیمارستان میتوانسته منجر به مرگش شود. بنابه گزارش تظاهرکنندگان و روزنامه نگاران، پلیس در این روزبر خلاف معمول با باتوم خود از طرفی که هسته ی فلزی دارد استفاده کرده وبه طرف تظاهرکنندگان حمله ور شده است و در اخبار های رسانه های گروهی فیملهایی از کتک و لگد زدن پلیس بر سر و روی تظاهرکنندگان که بر روی زمین افتاده بودن منتشر شد. کمونیستهای یونانی به نام KKE می گویند که خشونت پلیس بسیارزیاد بوده است و. این نشانه سیاستهای دولت در قبال مبارزات مردم است . اتحادیه چپ به نام SYRIZA دولت را مسئول روشهای بی رحمانه ی پلیس می داند و می گویند که هر چقدر سیاست دولت بر ضد منافع اجتماعی مردم شکل می گیرد عکس العملش هم در مقابل اعتراضات مردم بی رحمانه تر میشود.




حمله فاشیستها در یونان:
 
یکروز قبل از تظاهرات نژاد پرستهای یونانی به کمک پلیس به خانه های اشغال شده توسط فعالین سیاسی و جمعی از مهاجران حمله کردند. پلیس در این روز از اسپری فلفل و باتوم در مقابل فعالین سیاسی ومهاجران استفاده کرده است.

در روزنامه های آلمانی از انسانهایی  گزارش داده میشود که از اروپا نفرت دارند و عکس العمل خشونت آمیز پلیس را در مقابل آنها طبیعی می نامند.

در روز پنجشنبه 12 ماه مه یکبار دیگر نژاد پرستها در آتن وحشیانه به مهاجران در خیابان حمله کرده ودر محله Kao Patissia  یک پناهجوی سری لانکایی 21 ساله را به قتل رساندند و 15 مهاجر دیگر را به طوری مجروح کردند که به بیمارستان منتقل شدند.این حملات به دنبال قتل یک یونانی 44 ساله که در تاریخ 10 ماه مه اتفاق افتاده بود انجام شد .  فاشیستها تظاهراتی برای یاد بود این شخص که به قتل رسیده سازماندهی کردند که با پشتیبانی پلیس صورت گرفت و این را بهانه  قرار داده و به مهاجرین حمله کردند. در همان روز یکی از فاشیستها با چاقو به مهاجران حمله ور گشت.

در تاریخ 12 ماه مه تجمعی برای اعتراض به رفتار وحشیانه پلیس در مقابل دانشگاه توسط آنارشیستها سازماندهی شد و 5000 تفر در آن شرکت کردند آنارشیستها پرچمی که بر رویش قاتل نوشته شده بود در دست داشتند.


در ابتدای تجمع ضد فاشیستها، آنارشیستها و مهاجران با فاشیستها و پلیس ضد شورش درگیر شدند و در ساعت 18:25 فاشیستها با کمک پلیس سعی کردند که به ویلای Amalias در نزدیکی میدان Victoria که توسط فعالین سیاسی اشغال شده حمله کنند اما با مقاومت ساکنین ویلا روبرو گشته و فاشیستها مجبور به عقب نشینی شدند. پلیس هم با انداختن گاز اشگ آور امکان فرار فاشیستها را فراهم آورده بود. قبلا" هم فاشیستها در جلوی دانشگاه اقتصاد از طرف آنارشیستها مجبور به فرار شده بودند.

یکبار دیگر تظاهرات ضد سرکوب مورد حمله پلیس قرار گرفت و دقیقا" در محلی که قبلا" تظاهرکننده 30 ساله به نام Yannis K. در روز چهارشنبه مورد حمله بی رحمانه پلیس قرار گرفته بود. Yannis K. از آن روز در کمای مصنوعی به سر میبرد و شاید پزشکان بتوانند تا روز جمعه از وضعیت او گزارشی بدهند.

ترجمه از سارا نبوی

Donnerstag, 12. Mai 2011

گزارش تظاهرات ضد فاشیستی در شهر کلن


درروزشنبه 7 آوریل 2011 دوباره نژاد پرستان آلمانی با اجازه دولت آلمان به خیابانها آمدند و با پشتیبانی پلیس آلمان یکبار دیگر سعی کردند زیر شعار "حرکت به سوی آزادی" راپیمایی کنند. خوشبختانه آنگونه که فاشیستها قرار بود در مسیر مشخصی به تظاهرات بپردازند این مسیر را به طور کامل نتوانستند به علت حضور گسترده تظاهرکنندگان ضد فاشیست با موفقیت به پایان برسانند. 

یکی از گروه ها ی ضد فاشیست جنبش جوانان شهر بن است  که با حضورفعال خود با دیگر فعالین سیاسی مثل آنارشیستها دوش به دوش بر علیه این راهپیمایی فاشیستها و دوستان پوپولیست راستشان ثابت کردند که نژاد پرستی حتی زیر شعار آزادی خواهی نمیتواند هیچ بردی داشته باشد.

فعالین سیاسی و این جوانان مصم و هوشیار گفتند که چقدر مضحک است وقتی فاشیستها دم از آزادی میزنند. منظورشان از آزادی چیست؟ آیا آنها واقعا" به آزادی عقیده وبیان اعتقاد دارند و یا به آزادی انسانهایی که به عنوان پناهجو در این جامعه زندگی می کنند و آیا برای حق و حقوق آنان ارج قائل هستند؟

خواست ما به عنوان جنبش ضد فاشیستی این است که فاشیستها واقف شوند که در میان مردم پایگاهی ندارند بنابر این خوشحالیم که آنها نتوانستند در این روز به راهپیمایی خود حتی با پشتیبانی پلیس ضد شورش ادامه بدهند.

فعالین سیاسی در این روز توانستند در محلهای مختلف مرکز شهر خود را سازماندهی کنند. ما هم ساعت 10 صبح به جلوی راه آهن مرکزی شهر کلن رفتیم . در این روز میشد پرچمهای مختلف با رنگهای گوناگون را دید. بعد از طرف گروهی از فعالین اعلام شد که عده ای از فاشیستها در راه آهن محلی به نام Opladen  گرد آمده و قصد دارند به طرف شهر کلن حرکت کنند. پس چه می باید کرد؛ سریع تصمیم گیری شد که ما هم به این محل رفته و از حرکت آنها جلو گیری نماییم . مدتی از ساعت 10 صبح گذشته بود که سوار قطار شدیم ، در حین راه شخصی با بلند گو گزارش از محل  مذکو رمی داد. بعد از اینکه به Opladen رسیدیم با حضور تعداد زیادی پلیس ضد شورش که تا بن دندان مسلح بودند، روبرو شدیم. با شعارهای ضد فاشیستی به طرف سالن انتظار راه آهن رفتیم . فاشیستها هر لحظه انتظار می کشیدند که پلیسها مارا از آنجا دور کنند تا آنها بتوانند به محل قرار خود برای آغاز راهپیمایی شان برسند اما از آنجا که فعالین سیاسی بر روی ریل راه آهن نشتند راه عبور قطار را بستند تا فاشیستها  نتوانند سوار بر قطار شوند و خود را به تظاهرات به کلن برسانند.
  
عده ای از فعالین در محلی به نام Heumarkt در شهر کلن جمع شده تا به مقابله با فاشیستها بروند. با تمامی تلاشهای فاشیستها که از کشورهای دیگر مثل هلند و اتریش نیرو جمع آوری کرده بودند، تعدادشان بیشتر از 200 نفر نمی شد.

حتی پلیس با حضور گسترده اش در این روز نتوانست از بلوکهایی که ضد فاشیستها برای سد کردن راپیمایی فاشیستها درست کرده بودند جلو گیری کند. فعالین سیاسی توانسته بودند که قسمت غربی پلی را که قرار بود آنها از روی آن راه پیمایی کنند به طرف محل سخنرانی شان مسدود کردند. در مجموع خیابانهای اطراف از طرف فعالین سیاسی با درست کردن چهار بلوک بسته شده بود.

در این روز پلیس ضد شورش به صفوف مردم حمله ورمی شد. به طور مثال عده ای از دانش آموزان و جوانان تظاهرکننده که از طرف راه آهن مرکزی به سمت Heumarkt در حرکت بودند، مورد حمله پلیس ضد شورش بوسیله اسپری فلفل و باتومهای برقی قرار گرفتند. فراموش نکنیم که همین برخورد را هم در شهر Opladen با فعالین سیاسی داشتند. در واقع پلیس ضد شورش نقش باز کردن راه را برای فاشیستها داشت و برای اینکه به مقصودش برسد از هیچ گونه برخورد خشونت آمیزی خود داری نمی کرد.

ما شدیدا" رفتار خشن پلیس را در این روز محکوم می کنیم که باعث زخمی شدن تعدادی از تظاهرکنندگان و حتی عابرانی که از محل عبورمی کردند شد   با تمامی اینها ما به فاشیستها و پوپولیستها ی راست نشان دادیم که ما همیشه در صحنه مبارزه حاضر هستیم و آنها به راحتی به اهداف ضد انسانی فاشیستی خود نرسند.
 
با همبستگی آنارشیستی
سارا نبوی