Meine Blog-Liste

Samstag, 25. Juni 2011

جستجوی خانه های فعالین " حفاظت از حیوانات "و بازداشت آنها در اسپانیا



بعد از اینکه پلیس تظاهرکنندگان صلح آمیز را در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار داد سپس در تاریخ 22 ژوئن 2011 شروع به  تجسس منازل پرداخته  و تعدادی از فعالین مبارز" حفاظت از حیوانات "را بازداشت کرده اند. بنابر اطلاعات اولیه کسانی که دستگیر شده اند از فعالین دو گروه Igualdad و Equanima هستند.

دستور این بازداشتها توسط قاضی دادگاه منطقه Santiago de Compostela در شهر Galizien  صادر شده است.این گروه ها هر دو برای "حفاظت از حیوانات" مبارزه می کنند. اطلاعات دقیقی در دست نیست که آیا 11 یا 12 نفر دستگیر شده اند. دلایلی که از سوی مقامات برای این دستگیریها نام برده شده است مربوط به چهارسال پیش است. مقامات مربوطه میگویند که فعالین در جاهای مختلف حدود 20.000 سمور را از تله  و محلهای تولید پوست خز آزاد کرده اند، بنابراین این سازمانها برای ناآرامی در جامعه فعالیت میکنند. رسانه های گروهی اعلام کردند که تجسس منازل و دستگیریها توسط واحد های پلیس نقاب دار و مسلح انجام گرفته است.
بیانیه ای از طرف این دو گروه بیرون داده شده است که در آن اعلام کرده اند، در رابطه با آزاد کردن حیوانات پلیس نمیتواند شخص خاصی را شناسایی کند. در اینجا مقامات میخواهند که این جنبش را که برای" حفاظت از حیوانات "مبارزه میکند سرکوب کرده و به سکوت وادار کند. این حملات از طرف پلیس در گذشته چند بار در دیگر کشورهای اروپایی و حتی در آمریکا به منظور سرکوب انجام شده است. آنها در بیانیه خود اعلام میکنند که کار آنها عمدتا" تبلیغ وافشاگری در مورد وضعیت زندگی و اشکال بهره برداری از حیوانات است و اینکه هر ساله کارخانه های صنعتی پوست خز اسپانیایی بیش از 300.000 حیوان را برای مقاصد خودشان قتل عام میکنند ولی در بیانیه هیچ اشاره ای در مورد آزادکردن حیوانات از محل های ذکرشده نشده است.  این دو گروه اعلام کرده اند که در تاریخ 24 ژوئن تجمعاتی برای همبستگی در مقابل سفارت و کنسولگری اسپانیا در مرکز شهر سازماندهی کرده اند . در ضمن قرار است که سایتی برای همبستگی درست شود.

 این دستگیریها نشان دهنده حملاتی است که شرکتهای تولید خز به فعالین "حفاظت از حیوانات" می کنند و دلیلش این است که فعالین  اعمال غیر انسانی این شرکتها را افشا میکنند. آنها نشان می دهند که چطور حیوانات زندانی، اعضای بدنشان قطع شده ویا توسط گاز به قتل رسانده میشوند. این دو گروه فعالیتهایشان خشونت آمیز نیست بلکه تلاش می کنند که عموم را از حقوق حیوانات و عواقب ناشی از مصرف محصولات حیوانی آگاه کنند و خواستار محصولاتی هستند که این محصولات حیوانی را جایگزین کنند.
از طرفی دیگر با اینکه این گروه ها در رابطه با آزاد سازی حیواناتی دخالت نداشتند ولی آن را هم رد نمی کنند. آنها از همه حیوانات دفاع کرده و کار شرکتهای تولید پوست خز را محکوم می کنند و می گویند هیچ حیوانی نباید در این محلهای تولید پوست خز زندگی کرده و بعدا" هم کشته شود. با توجه به اینکه مقامات مسئول نمیتوانند شخص خاصی را برای آزاد سازی حیوانات در گذشته نام ببرند سعی میکنند با بازداشتهای اعضا این گروه ها جو مسمومی بر ضد فعالین "حفاظت از حیوانات" در اسپانیا ایجاد کنند همانطور که در کشورهای دیگر اروپایی نیز چنین کرده اند. لابی گراهای  استثمار حیوانات و شرکتهای قدرتمند چند ملیتی در اسپانیا میخواهند جلوی فعالیت جنبش "حفاظت از حیوانات" را بگیرند و این آغازی برای سرکوب فعالین می باشد.


ترجمه از سارا نبوی

Donnerstag, 23. Juni 2011

تظاهراتهای گسترده در اسپانیا،127 بازداشت در فرانسه

در تاریخ 19 ژوئن تظاهراتهای گسترده ای در تمام نقاط اسپانیا بر علیه وضعیت اسفناک اقتصاد امپریالیستی و استثماری انجام گرفت. در همه جا مردم در مقابله با این سیاستهای خانه خراب کننده، اعتراض کرده و خشم خود را نسبت به این سیاستها نشان دادند.

در رسانه های گروهی اسپانیا حتی یک گزارش قابل توجه به چشم نمی خورد، گزارشی که حامل خبرهای مربوط به این جنبش مردمی می توانست باشد. در این جنبش حداقل 200.000 نفر شرکت کردند، سازماندهی این حرکتها به شکل تظاهرات و یا  از طرف Indignados (1) به شکل کمپ های شبانه روزی بود.

متاسفانه آمار دقیقی در دست نیست، برآوردهایی که بیرون داده شده فقط از طریق اطلاعاتی است که ما از اینترنت بدست آورده ایم. تا چه حد این آمارهای داده شده با هم اختلاف دارند، میتوان بعنوان مثال از اطلاعات مربوط به  Barcelona را مشاهده کرد :

شهرداری شهر Barcelona آمار شرکت کنندگان را 76.000 نفر تخمین زده است ، روزنامه El Pais از 98.000 نفر و سازماندهندگان از رقم 260.000 نفر سخن می گویند، آنان همانهایی هستند که در مرکز شهر در روز یکشنبه به خیابانها رفته و شعارشان این بود که " خیابانها متعلق به ماست، ما برای این بحران شما پول نمی پردازیم" ما نمی خواهیم که این سیستم رفرم شود بلکه خواستار یک سیستم جدید سیاسی، اقتصادی  و اجتماعی هستیم.

در ادامه روزنامه El Pais  آماری از شرکت کنندگان در شهرهای دیگر انتشار داده است که در زیر میبینید: 

Madrid چیزی ما بین 37.000 تا 42.000 نفر، Valencia 25.000 نفر، Alicante 10.000 نفر، Castellon 4000 نفر، Galicia  16.000
نفر از Indignados و Sevilla 5000 نفر.

سازمان دهندگان اعلام کردند که از خشونت باید اجتناب کرد و حتی با دخالت مقامات غیرنظامی، شرکت کنندگان اجازه حمله نداشتند. 
Indignados حرکتهای در تاریخ 19 ژوئن را موفقیت آمیز اعلام کرده و تصمیم دارند که مبارزه خود را در تاریخ 23 ژوئن ادامه دهند.

بازداشتها در فرانسه


450 نفر در شهر پاریس که اکثر آنها دانشجویان فرانسوی و اسپانیایی بودند به همراه ملیتهای دیگر، کارگران، بازنشستگان و اتحادیه های مردمی دست به یک راه پیمایی اعتراض آمیزبدلیل وضعیت حاکم در اسپانیا زدند که این تظاهرات با اجازه پلیس بوده است. در انتهای این راه پیمایی در بعد ازظهر200 نفر در جلوی شهرداری به گروه های کوچکی تقسیم شده و به طرف Notre Dame حرکت کردند. آنها در میدانی مقابل Kathedrale تجمع کردند و این به گفته پلیس یک " تجمع غیر قانونی " بوده است به همین دلیل پلیس 127 نفر را بازداشت کرده وبرای شناسایی و انگشت نگاری بوسیله کامیونهای مزبورشان به اداره پلیس بردند. در واقع بیش از نیمی از شرکت کنندگان  فقط بدلیل حضور در این تجمع دستگیر شدند. این دستگیریها بدون درگیری ولی با خشونت و به شکل توهین آمیزی صورت گرفته است. طبق گزارشات تظاهرکنندگان صلح آمیزتظاهرات کردند وخشونتی در کار نبوده است. شعار تظاهرکنندگان مبنی بر این بوده است : مثل اسپانیا و یونان " قدرت متعلق به مردم است" این بدهی ما نیست، "ما خواهان یک دموکراسی واقعی هستیم، ما ضد سرمایه داری و  Sarkozy هستیم."


  1. Indignados نام  دیگری برای جنبش مردمی در اسپانیا است.
http://de.indymedia.org/2011/06/310308.shtml

ترجمه از سارا نبوی

Donnerstag, 9. Juni 2011

تجربیات آنارشیستها در تظاهرات اعتراضی اسپانیا در میدان باریوس



 
دیروز در شهرهای Madrid  و  Barcelona اعلام شد که دیگر در میدان „Puerto de Sol“ و محل های دیگرتجمعی برای اشغال ایجاد نخواهد شد اما فقط عده ای  با این تصمیم موافق بودند و عده ای مخالف این تصمیم بودند و در آینده هم خواهند بود. اما این تصمیم گیریها نه تنها پایان مبارزه ما معنی نمیشود بلکه تازه شروع آن را اعلام میکند.
من گمان می کنم که ما جهشی بزرگ به طرف جلو برداشته ایم واین را زمان به ما نشان خواهد داد. اکنون ما در مبارزات همسایگانمان شرکت کرده، با سازمانهای رادیکال، گروه هایی که از قبل وجود داشته و یا با ارتباط هایی که جدیدا" برقرار کرده ایم، مبارزه مان را ادامه خواهیم داد. ما هم اکنون خود در حول وحوشمان علی رغم جو غیر دمکراتی شبکه های اجتماعی بوجود آورده ایم که برای قدمهای بدی تعیین کننده می باشد.
 اگر ما بتوانیم ایده های آنارشیستی را همچنان صادقانه، متواضع و با شور وحرارت بیان کنیم، میتوانیم حتی انسانهایی را که آرام برای خود به راهشان ادامه میدهند به سوی خودمان بکشانیم.
در جامعه جبر و ارزشهای معمولی بر علیه ما کار میکنند و در بحثها ارزشهای  پوپولیستی و دمکراتها بیشتر ارج دارند ولی در مباحثات ما این ایده های آنارشیستی هستند که پیروز میشوند حداقل در آنجایی که قلب انسانها برای یک زندگی با شرافت، انسانی و آزاد می تپد.
برای ما ضروری است که در مباحث مردم عادی شرکت کنیم و نگذاریم که بحثها از طریق کانالهای رسمی دولتی کنترل شوند.
 آنارشیستها چه در مادرید و چه در شهرهای دیگر در تظاهراتها شرکت کردند. دراینجا میتوانید 30 صفحه گزارش از طرف دوستان libertärer از شهر Barcelona، Madrid و Sevilla به زبان انگلیسی بخوانید.

ترجمه از سارا نبوی

Mittwoch, 8. Juni 2011

آیا آنارشیستها در مبارزات اجتماعی شرکت میکنند؟




دراینجا باید به این سئوال جواب مثبت داد زیرا آنارشیستها نه تنها به تجزیه وتحلیل جهان می پردازند بلکه میخواهند آنرا تغییر دهند. هدف آنارشیستها شرکت در مبارزات اجتماعی و حمایت ازآن است. مبارزات اجتماعی میتوانند به شکل یک اعتصاب، تظاهرات، تحریم، اشغال کردن کارخانه ها ویا شکل دیگری داشته باشد. اینکه مبارزات با چه ایده هایی شکل و به عمل درآید، حاصل یک روح و روان سالم انقلابی می باشد و هر کس میتواند با آزادی کامل در مقابل آنچه خواسته حاکمان است، تصممیم گرفته و آن را به مرحله عمل در بیاورد. 
آنارشیستها پایان ظلم وستم، استثمار و ساختار طبقاتی را در آینده ای دور نمی بینند بلکه مبارزه امروز و در زندگی روزمره مان شکل می گیرد. آنها میخواهند که به آزادی بیشتری دست پیدا کنند و یا وضعیت کنونی حداقل کمی بهتر شود تا استثمار وسلطه گرایی کاهش پیدا کرده و آزادی فردی بیشتر شود. هر گونه مبارزه علیه نهادهای دولتی و مالکیت خصوصی، هرگونه اختلال در شرایط کنونی ویا هر افشاگری بر ضد دروغهای این اربابان کنونی میتواند اعتماد به نفس مردم را افزایش بدهد. هر گونه قدمی بر خلاف اقتدار های بیرونی (خاصه حکومت)، میتواند قدمی برای روحیه ی همبستگی بیشتر و به سوی آنارشیسم باشد.  Malatesta (1) 
ما میدانیم که اغلب در این راه امکان شکست وجود دارد ولی با پیشرفت مبارزات میشود ابعاد آنارشیسم کمونیسم libertäre را در جامعه رشد داد.
برای یک آنارشیست مهم است که چطور مبارزات مردمی را حمایت کرده و به رشد گرایشات سوسیالیستی در درون یک جامعه کمک کند. انسانها شخصا" تجربه می کنند که چگونه ازطریق همکاری و کمک متقابل میشود برضد سرمایه داری و استثمار مبارزه کرد.
حالا در طی این مبارزه عملی تا چه حد موفقیت کسب شود مشخص نیست ولی بزگترین ارزش در خود مبارزه نهفته میباشد. کارگران میتوانند فقط از طریق تجربیات و یادگرفتن به این نتیجه دست یابند که منافع خودشان در مقابل منافع اربابان قرار دارد و تنها با همکاری داوطلبانه است  که میتوانند در مقابل اربابان حاکم مقاومت و مبارزه کنند.
آنارشیستها، آنارشیسم را در مقابل سرمایه داری انتزاعی نمیبینند بلکه آنارشیسم بعنوان مسیری در داخل و علیه نظام ایجاد شده که از طریق مبارزه بر ضد ساختارها و روابط اجتماعی میخواهد روابط اجتماعی جدیدی را در غالب انسانی و رهایی بخش در جامعه جایگزین کند.
این چشم انداز نشان میدهد که چرا آنارشیستها در مبارزات اجتماعی سهیم هستند، آنها ضد مالکیت خصوصی و بیان کننده یک راه حل دیگر بجای  سیستم سرمایه داری هستند. دلیل دیگرتحت ستم بودن آنها مانند دیگر انسانها ی جوامع سرمایه داری است و به همین دلیل آنارشیستها مبارزه ی خود را با این تفکر پیش میبرند" ما اکنون و اینجا مبارزه خود را برای آزادی و زندگی ای بهترپیش میبریم".
طی پروسه مبارزه، طبقه کارگر خود  تجربه میکند که تا چه حد در وضعیت زندگی اش تغییراتی مثبت پیدا شده است. در اثر این تغییر و تحولات است که نباید دیگر مثل گذشته زیاد کار کند و درنتیجه وقت و نیروی بیشتری برای فکر کردن و تجزیه وتحلیل وضعیت خود دارد و در ادامه مبارزاتش امکان می یابد که از خواسته ها  و نیازهای بیشتری که تا کنون برش واقف نبوده است سخن بگوید.
اگرکارگران برای رسیدن به خواسته هایشان با شکست مواجه شوند، میبایست به بررسی علل شکست خود بپردازند و با دسترسی به این نتیجه که فقط از طریق ارتباطات نزدیکتر و همکاریهاست که میتوان سرمایه داری را شکست داد و پیروزی خود را تضمین کرد.
مسئله انقلاب و بالا بردن ارزش اخلاقی آن برای آزادی کارگران میتواند  فقط از طریق به هم پیوستن آنان در مبارزه صورت بگیرد. همکاری، حمایت و تشویق کارگران به مبارزه طبقاتی از طرف آنارشیستها در جامعه ضروری میباشد و برای آن هم سه دلیل مهم میتوان نام برد: اولا" برای ظلم واستثمار کمتردر جامعه ضروریست انسانها را با ایده های آنارشیسم آشنا کنیم که این کمک میکند تا با فرهنگ آنارشیسم , پایداری انسانها در مقابل ظلم افزایش بیابد. دوما" با مبارزات مردم، جنبشها وسازمانهایی که به طور خود بخودی فرهنگ آنارشیسم کمونیستی libertär دارند و گویای  یک جامعه انسانی تری هستند را جایگزین سیستم سرمایه داری کرد. سوما" خواست آنارشیستها مبارزه در کنار دیگر انسانها برای یک زندگی بهتر میباشد چرا که آنها هم مانند دیگر انسانها تحت استثمار هستند ( سرکوب یک نفر به معنی سرکوب همه است).
آنارشیستها شرکت مستقیم در مبارزات اجتماعی را با ایده ها و رفتار آنارشیستی ضروری میدانند و لازمه این مبارزات را همکاریهای داوطلبانه و ایجاد گروه های خود مختار برای تغییرات در وضعیت جامعه می بینند.          
Howard Zinn (2)  کاملا"درک درستی در اینجا دارد:
ما با انسانهای که فرمانبرنیستند مشکلی نداریم مشکل ما با انسانهایی است که فرمانبرند. اطاعت کورکورانه منجر به شرکت بسیاری از انسانها در جنگها و حتی منجر به مرگشان میشود. اینها مشکل ماست  که علی رقم  فقر، گرسنگی، ظلم وستم کنونی انسانها حاضرند از این  اربابان حرف شنوی کنند یا اینکه زندانها مملو از دزدان کوچک شده است ولی دزدان بزرگ رهبری را در دست دارند.
مبارزات اجتماعی و شرکت در آن برای  آنارشیستها مهم است این مبارزه، مبارزه مردم و آنارشیستها با سیستم سرمایه داری است، سیستمی که جوابگوی مشکلات ماست. هدف آنارشیستها فقط شرکت در مبارزات اجتماعی نیست بلکه در کنار آن ضروریست انسانها را با ایده ها و شیوه های آنارشیستی در تئوری وعمل آشنا کرد. آنارشیستها با ترویج آنارشیسم قصد ندارند از انسانها آنارشیست بسازند بلکه آنها یاد میگیرند چطور ایده ها وشیوه های آنارشیستی را در زندگی روزمره بکار ببرند. به گفته  Malatesta اگر امید داری که روزی همه انسانها آنارشیست بشوند، این روز را هرگز نخواهی دید.       
قبل از اینکه در مورد تک تک مسائل مربوط به مبارزات اجتماعی بحث بکنیم باید به این مسئله اشاره بشود که آنارشیستها مخالف هر نوع شکل استثمار هستند و مبارزات آنها صرفا" محدود به مبارزات بامقوله های اقتصادی نمی باشد.
ما میدانیم زمانی ایده های ما مورد احترام قرار گرفته و به گوش مردم می رسد که ما در عمل نشان دهیم که ایده های ما برای امروز ودر این زمان تحقق بخش است و با توجه به اینکه بتوانیم نشان دهیم که یک دنیای آنارشیستی، دنیای مطلوبی است. به معنی دیگر مبارزات اجتماعی مدرسه ای آنارشیستی است که ما با انسانهایی که میتوانند آنارشیست بشوند و ایده های آنارشیستی را در عمل پیاده بکنند در مرکز آن قرار گرفته ایم. به همین دلیل مبارزات اجتماعی و شرکت آنارشیستها در آن مهم است.
تنها سیستم اقتصادی سرمایه داری نیست که استثمارمیکند بلکه اشکال دیگری هم برای استثمار وجود دارد ( حالا ما اشاره ای به  اقدامات دولتی نکرده ایم). قدرت طلبی، استثمار، سلسله مراتب، ظلم وستم فقط در محل کار وجود ندارد بلکه به خانه هایمان هم منتقل شده، دوستی ها و ارتباط هایمان را هم آلوده کرده است. مبارزه ما فقط در محل کار نیست بلکه در همه جا صورت می گیرد.
آنارشیستهامعتقدند زندگی انسانها و مبارزاتشان را بر علیه استثمارنباید صرفا" بروی مسئله پول کاهش داد بدلیل اینکه ظلم و ستم و تقلیل آن به مسائل اقتصادی در واقع سرپوش گذاشتن بر روی شکلهای دیگر استثمار میباشد.
بورژوازی سعی بر این دارد که ازطریق گرایشاتش، منافع طبقاتی اش و همبستگی اش با دیگر بورژواها تصویری دیگر از انسانها بدهد، تصویری که انسانها و مشکلاتشان را در حد مسائل اقتصادی تقلیل داده است. در بهترین شکلش به طور ساده در حاشیه مطرح میشود و در بدترین شکلش بعنوان"یک ایدئولوژی که نیت خوب دارد"، به حالت رد گم کردن، غیرواقعی و یا رویایی  خود را مطرح میکند.
سرمایه داری تنها "مسائل اقتصادی"و یا "منافع طبقاتی" را تحت تاثیر قرار نداده است  بلکه تمام ویژه گی های انسانی،  رویاها، عشق، جامعه، دوستیها، هنرویا اشکال زندگی را به شکل محاسبات اقتصادی میبند. هر گونه از دستاوردهایش همیشه به شکل اعداد و ترازنامه جلوه میکند حتی فرهنگ لغاتش از اعداد ساده تشکیل شده است. 
(3)Murray Bookchin

ولی موضوعهایی مثل آزادی، اعدالت، شاَن و منزلت فردی و یا کیفیت زندگی را نمیشود در مقوله های اقتصادی کاهش داد. آنارشیستها معتقدند که هر جنبش رادیکالی که مبارزه خود را فقط به مبارزه اقتصادی کاهش میدهد، نتوانسته سیستم سرمایه داری را بشناسد.   ( در واقع این ایدئولوژی سرمایه داریست که مبارزات را تنها به مبارزه اقتصادی کاهش میدهد)
مشارکت آنارشیستها در مبارزات اجتماعی به معنی این نیست که هدف آنها به مسائل اقتصادی محدود میشود هرچند که این مسائل مهم هستند. آنها میدانند که نیازهای فردی به مسائل مادی ختم نمیشود بلکه آنها نیازهای احساسی، روحی و روانی را هم در نظر میگیرند.
مبارزه طبقاتی فقط شامل مبارزه بر علیه بهره برداریهای مادی نیست بلکه این بهره برداریهای معنوی هستند که در وهله اول قرار گرفته اند. به همین دلیل مشکل جدیدی بوجود می آید مثل کیفت کاری، محیط زیست و اعمال اجباری ویا عناصر سرکوبهای روانی و محیط زیستی. اگر ما فقط از طبقات و مبارزه طبقاتی صحبت و آنرا محدود به مقوله های اقتصادی بکنیم فقط یک جنبه مبارزه را مطرح کرده ایم و این برای یک مبارزه جهانی کافی نیست. استفاده از این واژه ها با معنای سنتی شان باعث میشود که ما نتوانیم آنگونه بازتابی از مبارزه چند بعدی مان که شامل فرهنگ و فکر انقلابی همراه مبارزه اقتصادی است به دنیا ارائه بدهیم.
برای آنارشیستها استثمار و سلطه گرایی فقط بخشی از یک سیستم سلسله مراتب در جامعه است و منافع مادی نمیتواند سرپوشی بر روابط ظالمانه اجتماعی بگذارد. (4) Ursula Kroeber Le Guin میگوید که سرمایه داری بر این باور است وقتی انسانها از نظر مادی تاَمین هستند، حاضرند حتی در زندان زندگی کنند. آنارشیستها با این تحلیل کاملا" مخالفند و تجارب مبارزات اجتماعی در دهه 60 مدرکی دال بر آن است. تضاد های طبقاتی در نهایت تضاد مادی نیست بلکه تضاد فکری وروحی است بنابراین هیچوقت مابین کارفرماها و کارگران زبان مشترکی وجود نخواهد داشت. از آنجایی که کارفرماها خواهان قدرت بیشتر و امکانات بیشترهستند حاضرند حتی با رقبایشان برای رسیدن به قدرت ائتلاف کنند و این میبایست به قیمت کار کارگران تمام شود، کارگران از دست کارفرمایانشان به ستوه آمده و نمیخواهند دیگر وجود آنان را تحمل کنند. (Malatesta )



1.      Errico Malatesta  یک آنارکو کمونیست ایتالیایی و از ابتدای زندگی اش یک آنارشیست شورشی بود. بیشتر زندگی اش را در تبعید از کشورش ایتالیا بسر برد و بیش از ده سال هم در زندان بود. ایده هایی نظیر Bakunin  داشت و بعدها از آنارشیستهایی که به ترور اعتقاد داشتند فاصله گرفت و بجای آن از انقلابات اجتماعی دفاع کرد.  

2.      Howard Zinn متولد 24 اوت 1922 در نیویورک (تاریخ نگار، دانشمند سیاسی، منتقد اجتماعی، فعال ضد جنگ و نمایشنامه نویس آمریکایی بود). او بیش از 20 عنوان کتاب در طول عمر خود نوشت که کتاب "تاریخ مردمی ایالات متحده" معروفترین و پرفروشترین آنها است. فلسفه اش مخلوطی است از مارکسیسم، آنارشیسم، سوسیالیسم و سوسیال دموکراسی. او از دههٔ 1960 به این طرف در جنبش‌های حقوق مدنی و ضد جنگ در آمریکا فعال بوده‌است.

3.      (Murray Bookchin) متولد 14 ژانویه 1921 در شهر نیویورک، او یک آمریکایی سوسیالیست libertärer و موسس آنارشیست – محیط زیستی بود.
4.      Ursula Kroeber Le Guin نویسندهٔ فمینیست سبک علمی – تخیلی است. این نویسندهٔ فرانسوی تبار متولد 21 اکتبر1929 میلادی در آمریکا است. او یکی از نویسندگان شاخص سبک علمی – تخیلی فمینیستی است.


ترجمه از سارا نبوی