دریک دوره وحشت درآرژانتین بین سالهای 1976- 1983 [دوره حکومت نظامیان] بالغ بر30,000 تن ازناراضیان سیاسی ناپدید شدند، یعنی زندانی، شکنجه ویا اجسادشان نابود شد. ماموران پلیس درخیابانها ویانیمه شب درخانههایشان آنان را توقیف میکردند، بدون لباس مخصوص و بدون کارت شناسایی وحتا بدون مجوز رسمی میآمدند وماشینهایشان فاقدهرگونه علامت یاشمارهای بود.
دردهه 1980 درکشورکوچک آمریکای مرکزی یعنی السالوادورکه بیش از 50,000 تن ازمخالفان دولت یاافرادمظنون «ناپدید شدند» وبه طریقی به قتل می رسیدند واجسادشان درکنارخیابانها پیدا میشد.
1973-1990 شیلی : پینوشه باكودتایی كه درسال 1973 علیه دولت شیلی انجام داد و اجرای 17 سال دیكتاتوری سیاه كه نزدیك به 3 هزار كشته ومفقود و وجود 28 هزار فرد شكنجه شده ونیز500 كودك ربوده شده ازمیراث های به جامانده حكومت 17 ساله "آگوستو پینوشه" است كه از11 سپتامبر 1973به دنبال ساقط كردن حكومت منتخب آلنده آغازوتا سال 1990 به طول انجامید.
درجریان كودتای پینوشه درسال 1976، درزندانهابسیاری ازمادران كه تحت شكنجه بودند، كودكانی رابه دنیاآوردند. بسیاری ازاین مادران درزیرشكنجه به قتل رسیده و كودكان آنها ناپدید شدند كه براساس آمارتعداد آنهابه 500كودك بالغ است وانجمنی به نام مادربزرگ هاهمچنان درجستجوی كودكان ربوده شده است. كشتن صدها نفرازكسانی كه دربرابروی مقاومت كرده بودند، اعدام حدود یكصد تن ازطرفداران سندیكاورهبران چپگرا كه درزندان بودند، ترورشخصیت هایی همچون ژنرال "كارلوس پراتس" فرمانده ارتش قبل ازپینوشه، "برناردو لیگتون" معاون سابق رئیس جمهوری شیلی،"لته لیر" وزیرامورخارجه سوسیالیست سابق شیلی ورهبرجناح مخالفان درتبعید وسربریدن "توكاپل خیمنز"رهبر سندیكای سوسیال دموكرات بعداز بازجویی درنزدیكی سانتیاگوازدیگرمواردشاخص جنایت های پینوشه است.
براثرفشاروپیگیری بازماندگان قربانیان دوران حكومت كودتا ، لاگوس رئیس جمهور شیلی درسال 2003، درآستانه سی امین سالگرد كودتا كمیسیونی رامامورشناسایی زندانیان، شكنجه شدگان وشاهدان جنایات دوران پینوشه نمود، این گزارش كه اواخر نوامبرانتشار یافت 14 مورد شیوه شكنجه و1132 شكنجه گاه وبازداشتگاه رامعرفی می كند كه برخی ازشیوه های شكنجه ذكر شده دراین گزارش موبربدن انسان راست می كند.
طبق قانون این جنایت ها 50 سال دیگراجازه انتشارعلنی دارد. نفرت وانزجار اجتماعی ناشی ازمحتویات این گزارش به حدی بوده كه دختر پینوشه نیزدوران پدرش رابه دوران حكومت زجروشكنجه تعبیر كرده است.
1964-1985 برزیل : کودتای سال 1964 و21 سال حکومت نظامی.
پراگ بهارسال 1968 وحمله تانکهای شوروی:
برژنف به نيروهاي پيمان ورشو كه چكسلواكي نيزعضواين پيمان بود دستوراشغال اين كشورراداد.
مهاجمان از5 كشورشوروي، لهستان، بلغارستان، آلمان شرقي ومجارستان اززمين و هوابه چكسلواكی يورش برده ودركمتراز24 ساعت خاك اين كشوروپراگ پايتخت را اشغال كردند.
مردم غيرمسلح درمقابل تانك ها كاری ازدست شان ساخته نبود والكساندردوبچك وساير مقامات به سرعت دستگير شده وافراد ديگري به مقام آنهامنصوب شدند. درعين حال هزاران نفرازمردم چكسلواكي نيزدستگير وروانه اردوگاه های كاراجباری در اتحاد شوروی شدند.
به اين ترتيب، درروز21 اوت سال 1968 ميلادی نيروهای پيمان ورشوسراسر چكسلواكی وشهرپراگ راتصرف كردند.
بوداپست 1956 : شورش مجارستان وحمله تانک های شوروی:
بوداپست 1956 : شورش مجارستان وحمله تانک های شوروی:
قیام خونین بوداپست در23 اکتبر 1956 وبا تظاهرات جمعیتی بالغ بر23 هزارنفردر مرکزشهرشروع شد. تاغروب، جمعیت به 200 هزارنفررسید وآنهامجسمه غول پیکر استالین رابه زیرکشیدند. تانک های شوروی مجبوربه عقب نشینی ازمواضع خود شدند اما درروز4 نوامبر، با قدرت بیشتری بازگشتند. تانکها و زره پوشهای ارتش سرخ به تظاهرات واعتراضات پایان دادند وهزاران نفرکشته شدند ازجمله ایمره نوج، نخست وزیر وقت توسط ارتش سرخ شوروی بازداشت واعدام شدند وبیش از200 هزارنفر نیزازخانههای خودآواره شدند.
یونان 1967-1974 : "رژیم دیکتاتوری سرهنگ ها"
گواتمالا، هندوراس ونیکاراگوئه برخی ازرژیمهای دست راستی درآمرکای مرکزی هستند. اینها تنها چند مثال ازنحوه جنگ سرد بود ولی نه درهمه جای دنیا، به طورمثال دربرخی ازمناطق جهان غرب وشرق ولی درایتالیا ما یک کودتای نظامی نداشتیم اما ایتالیا برای خودش یک فرمول منحصربه فرد برای جنگ سرد دارد "استرتژی تنش". همه چیزدربهار 1969بایک بمب گذاری آغازشد که به گفته پلیس توسط "آنارشیستها" صورت گرفته است ودر 25 آپریل ادامه پیداکرد. درتاریخ 12 دسامبربایک بمب گذاری دریک بانک در Piazza Fontana درمیلان که 17 نفرکشته و88 نفرزخمی شدند، بازهم "آنارشیستها" براساس گفته رسمی پلیس به رسانه های عمومی مسئول آن بودند و بعد با بمب گذاری درمکان ها، بولونیا، Brescia ،قطارها درتونل ومکان های دیگردرسراسرایتالیا ادامه یافت که ازروزاول آنارشیستهااعلام کردند، که این بمب ها را نگذاشته اند، بلکه این یک نقشه بوده : این یک استراتژی تنش ازطرف "دولت قتل عام"، برای جلوگیری ازقوی شدن حزب کمونیست ایتالیابوده. "Anarchica Rivista" قرارشد ثابت کند که این گفته پلیس مبنی برواقعیت نمیباشد، آنها دراوائل سال 1971 شروع کردند به جمع آوری اطلاعات، این اطلاعات را ازمجلاتی که درطول سال منتشرشده بود وهمینطوراازمقالاتی که درنشریه Libertaria بودرا جمع آوری کردند.
بالاخره جنگ سرد به پایان رسید ودیواربرلین سقوط کرد ودیگرهیچکسی درآرژانتین، برزیل، شیلی، پراگ، بوداپست، یونان وکشورهای امریکای مرکزی مجبورنبود با کابوس بازگشت جنگ سردروبروشودواین بسیارمثبت است اماجنگ سرددرایتالیا معنی دیگری دارد .
این کافی است که "دولت برلوسکونی" با متحدان خود وبا تظاهرات درخیابانها مشکل دارد و یکباره می فهمند که بازآنارشیستهابابمب خود جادومیکنند. ممکن است که همه آنارشیستهای ایتالیایی احمق باشند؟ یا اینکه سیستم ایتالیایی همان است که همیشه بود و میتواندحالا آنطوربه کارگرفته شود که جنگ سرد می تواند متعلق به گذشتهای خیلی دوربرای دیگران باشد ولی جنگ سرد ایتالیایی می تواند ادامه داشته باشد.
این کافی است که "دولت برلوسکونی" با متحدان خود وبا تظاهرات درخیابانها مشکل دارد و یکباره می فهمند که بازآنارشیستهابابمب خود جادومیکنند. ممکن است که همه آنارشیستهای ایتالیایی احمق باشند؟ یا اینکه سیستم ایتالیایی همان است که همیشه بود و میتواندحالا آنطوربه کارگرفته شود که جنگ سرد می تواند متعلق به گذشتهای خیلی دوربرای دیگران باشد ولی جنگ سرد ایتالیایی می تواند ادامه داشته باشد.
سارا نبوی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen