توجه: این اطلاعیه ربطی به حملات اخیردر23.12.2010 دررم ندارد.
برای ماتألیف وتصنیف آنارشیست سئوالی است. بمب گذاری درسال 2003 ازطرف
„Federazione Anarchica Informale)“FAI) به عهده گرفته شد ولی قبل ازآن که آنان این عمل را به عهده بگیرند، آن را به فدراسیون آنارشیستهای ایتالیایی بستند.این که دوباره بمب گذاری آخری راهم مثل سال 2003 به
Federazione Anarchica Italiana ببندند، چیزی اتفاقی نیست، در هردو مورد آنها موضع گیری کردند و گفتندکه این حمله ها ازطرف FAI است. درواقع، درایتالیا اولین بارنیست که حملاتی را ازاین قبیل به اسم دیگری معرفی میکنند واین واضح است که اینهابرای دولت کارمیکنند.
درواقع این موضوع یادآوری آن است که ازطرف دولت مأموریتی را که برای بمب گذاری درPiazza درسال 1969 داده شده بود، به نام آنارشیستها تمام کردند یا میخواستند، تمام بکنند!
درجواب اینکه ما میخواهیم راهمان را با خشونت پیش ببریم، باید گفت خشونت هدف ما نیست.
خشم آنارشیست آنجا پایان مییابد که دیگرلازم به دفاع نیست ورهایی صورت گرفته، این ملزومش آگاهی است که انتظارات وخواسته های فردی را ندیده نگیرد، انسانها با خواستهایشان مسئول میراثهای فرهنگی ومحیط زیست نیستند وما خشونت خودرابر علیه انسانها نمخواهیم بکارببریم.
چیزی که کمی مشکوک به نظرمی آید، ازیک طرف هرفرد بیگناه است و ازطرفی همه اورابرای کثافتکاریش، گناه کارمی نامند. یک آنارشیست نباید بمبگذاری کند فقط بدلیل اینکه کسانی راکه مسئول و گناهکارمیداند، درآنجامشغول به کارهستند.
به این دلیل بحث عمقیق میشود، که یک سری شورشی فکر میکنند، که ازبین بردن هرکسی، می تواند که ضربه زننده به سیستم باشد، بنابراین این عملکرد درست است .
به اسم آزادیخواهی نام آنارشیستها بخصوص دررابطه بارویدادهایی که درماه های اخیردرسویئس رخ داده، زیرسئوال برده می شود. مادراین جا صحبت ازاین نمکنیم، که چه عملی موفق آمیزبوده، بلکه صحبت ازاین است که محتوای چیزی که گفته می شود، غلط است.این ازطرف انقلابیونی است که خواست فردی خودراروی هردیوارو یا د ر سایتشان مینویسند، اینکه هر“پلیسی راکه دیدی، بزنش“. این یک شوخی نامتمدن است که ازطرف تعداد کمی که اعلام همبستگی با دوستان سوئیس شان مثل، Billy Costantion و Silvia میکنند، می آید.
دراین رابطه ازطرف آنها حتی آکسیونهایی مثل باچاقو چرخ ماشینها را پاره کردند ویا رنگ پرتاب کردند هم مورد تائید قرارمی گیرد.
ما بیشتربه این اتفاقاتی که اخیرا“روی داده، بمبگذاری درادارات دولتی بخصوص سفارتها، می پردازیم.
اینها امید دارند که باهربمبی یک کارمند مهم دولتی را ازبین ببرند، این انتقامی است برای سه نفری که دستگیرشدند. انتقامجویی به این شکل نه تنها یک حماقت سیاسی است بلکه نامردی وبی عاطفه گی را میرساند. این دربدترین فرمش، با این حساب پیش برده میشود، که حتی یک کارمند ساده ویا یک سکرتر زخمی شود، بهترازهیچ است. دراینجافرستنده ها تبدیل به جنایتکاران بی احساس میشوند، که اقوام کارگران راکه برای سرمایه دارکارمیکند، ازبین برده ویازخمی کنند. این اعمال به هیچوجه اتقلابی نیستند بلکه فقط یک عکسالعمل سیاسی اند. چیزی که برای ما باقی میماند، یک آکسیون رسوا شده، بنابراین نه به همبستگی با“آنارشیستهایی که بمب پستی می گذارند“نه و هیچوقت نه.
متأسفانه طبقه سرمایه دار اروپایی درسالهای گذشته برای سرکوب خلق از یک گروه چپ رادیکال استفاده کرده است.
برای ما دشواراست که دراین جو سیاسی، اجتماعی که انسانهای تحت ستم رابه شک وناامیدی می کشاند، عکس العمل نشان دهیم. این نباید برای ما توهم ایجادکند که مثل گذشته،“که فقط باعمل“ میتوانیم نجات دهنده باشیم وبا آرمانهای خیالی وبا زوراجتماع رانجات دهیم. عواقب آن فقط سرکوب ازطرف سرمایه دارها ونوچه شان دولت، فرار از واقعیتها ونا امیدیهای بیشتراست ونه اینکه انسانهای زیادی رابه حرکت انقلابی کمک کرده باشیم.
به همان اندازه اشتباه است که آنارشیستها عملکردهای بدون ساختار وفردی را دنبال کنند، مثل دوستان شورشی ما، بجای آکسیونهای غیرقابل پیشبینی ونامنسجم و منتظر اخبا رجدید مربوط به حملات انتقلابی درروزنامه های دولتی شدن، میتوانیم با وحدت درعمل وتئوری، ساخت فدرالی وانظباط فردی، مبارزات آنارشیستی را درمدرسه، محل کار، دربین همسایگان، محلهای پرچمعیت، درخیابان ومکانهای پناهندگان پیش ببریم ونظام سرمایه داری رابه زانودرآوریم.
سارا نبوی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen