Meine Blog-Liste

Samstag, 24. Dezember 2011

اعدامهای پالتاکی



دیشب در تاریخ 23.12.2011 به یکی از اتاقهای پالتاکی به نام ایران اتحاد سوسیالیستها رفتم. موضوع این اتاق  قتل دختری کرد در کردستان عراق بدست همسرش که یکی از پیشمرگه های حزب کوموله است، بود. بعد از اینکه تعدادی از شرکت کنندگان اطلاعات خود را در این باره به گوش دیگر شرکت کنندگان رساندند و بحث در مورد نقش و حقوق زنان اوج گرفت. 


همانجوری که می دانید چندی پیش در اتاق دیگری به نام ایران پویش مابین تعدادی از زندانیان دهه 60 و رزا بحثی پیش آمد که منجر به (همانطور که رزا خودش در وبلاگش نوشته ) اعدام اینترنتی او انجامید. در شب گذشته رزا هم در این اتاق حضور داشت و بعد از مدتی او هم در بحثها شرکت کرد، قبل از اینکه او نظرش را اعلام کند، مبصر اتاق به نام تاراز که برای همه شما اسمش حتما" آشنا می باشد، میکروفون را گرفته و دوباره شروع به پرخاش به رزا کرد مثل دفعه قبل و دیگران هم با نوشته های خود رزا را به زیر رگبار گلوله گرفتند. بعد از مدت کوتاهی من از رزا پیغامی دریافت کردم که او را از اتاق بیرون انداخته اند و او نمی تواند به اتاق برگردد. من هم این را از طریق نوشتاری به اطلاع دیگران رساندم و به این عمل ارتجاعی آنان اعتراض کردم و خواستم هر چه سریع رزا را به اتاق برگردانند و نوشتم که اگر اینکار را نکنند من هم در اعتراض به این عمل اتاق را ترک خواهم کرد، در همین موقع مبصر اتاق تاراز اعلام کرد که او هیچ کس را بیرون نیانداخته و بعدا" معلوم شد همکار نازنینش صفورا این کار را کرده و در همین موقع من را هم از اتاق بیرون کردند.

من در اینجا میخواهم دوباره به خوانندگان عزیز یاد آوری کنم که چه متن هایی از طرف این عده که بیرون داده نشده است و چه تهمت هایی که به رزا زده نشده است و در آنجا دوباره از شما خواهش می کنم که به فایلهای صوتی و نوشته های رزا رجوع کرده و خود قضاوت کنید. بعد از شب گذشته و در طی مدت گذشته و تمام چیزهایی که از طرف این جمع گفته و نوشته شده جز دروغ و حیله گری هیچ چیز دیگری نمی شود فهمید. این خانمها و آقایان بجز اینکه به پولهایی که برای پروژه های مورد نظرشان می گیرند، فکر دیگری در سر ندارند و هر کسی که بخواهد در این مورد کلمه ای بازگو کند، با او به بدترین شکل رفتار خواهند کرد، اینها با تصور اینکه مجلس و دولت آینده ی ایران را در دست خود می گیرند هر کسی که بخواهد مانع از کارشان شود، به هر شکلی که باشد مثل مافیا عمل کرده و او را از سر راهشان برمی دارند. 

آنها هرکسی که در این اتاقها نظر دیگری بجز نظر خودشان داشته باشد، حذف می کنند و اسمش را هم دمکراسی می گذراند. آیا ما همه انسانها کامل هستیم و حالا چون زندان جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشته ایم حق داریم با دیگران همان رفتار ارتجاعی را بکنیم، آیا دست بر دهان دیگران گذاشتن به معنی دمکراسی است؟ پس چرا شعار ضد سرمایه داری و ضد جمهوری اسلامی می دهیم. از نظر من اینها با جمهوری اسلامی فرقی ندارند. 

آنها حتی مسئله اعدام و زندان را به طور کل رد نمی کنند، بلکه فقط از زندانی سیاسی و اعدام های سیاسی در کشورهای مورد نظر خودشان حرف می زنند. چرا از زندانیان سیاسی اروپای شرقی ویا زمان استالین سخنی نمی گویند؟ آیا زندانی سیاسی با زندانی سیاسی فرقی می کند؟ آیا اصلا" زندانی با زندانی فرق دارد؟ چرا اصلا" مسئله زندان را به طور کل نفی نمی کنند؟ آیا خود نقشه ی اینکه روزی مخالفین خود را به زندان بیاندازند در سر ندارند؟ من که فکر می کنم آنها حتما" این کار را می کنند چرا که ماهیتشان چیز دیگری را نشان نمی دهد. امروز صداها را در اتاق اینترنتی خفه کرده و یا مخالفین را بیرون می اندازند، فردا با کامل کردن زندانهای جمهوری اسلامی مخالفین خود را به زندان محکوم می کنند.

نه به زندان، نه به اعدام، تف به صورت هر کسی که ارتجاعی رفتار می کند.

سارا نبوی 

Keine Kommentare: