اول ماه مه
آنارشیست ها در شهر شیکاگو نه برای کارکردن و نه برای ۴۰ ساعت کار در هفته جان خود را از دست دادند. آنها میخواستند که جامعه را از بن و ریشه اش نابود کنند تا بتوانند دنیایی نو ایجاد کنند. مبارزه برای ۸ ساعت کار در روز تلاشی بود که شرایط کاراجباری را برای کارگران با پرداخت مزدی بیشتر و استثمار کمتر بهتر کند.
در روند این مبارزه کارگران توانستند خود را سازماندهی کرده و برعلیه ظلم و ستم سرمایه قیام کنند. و این منجر به سرکوب گسترده و کشتار آنان شد. شرایط کاری نمیتواند با رفرم بهبود یابد و ما هم رفرمیست نیستیم بلکه ما میخواهیم برعلیه شرایط موجود، سرکوب، استثمار توسط حاکمان قدرت و سرمایه مبارزه کنیم.
ما میخواهیم که در این روز برعلیه کار و مفهوم اجتماعی آن و برضد جامعه مصرفی اقدام کنیم.
ما با دادن شعارهای قدیمی، منقضی شده و خسته کننده، و با تظاهرتهای مرسوم در خیابان ها، چه چیزی را میخواهیم به حاکمان نشان دهیم؟ که آنها ما راکنترل میتوانند بکنند و ما از قوانین آنان پیروی خواهیم کرد؟ ما انسان ها که در این جامعه زندگی میکنیم، نمی دانیم که آزادی چیست. مانند شیری که در باغ وحش بزرگ میشود و می میرد، هیچوقت آزادی را نمی بیند و به همین دلیل نمی تواند بداند که آزادی چیست. چیزی که برای ما می ماند در این راه مبارزه کرده و بمیریم.
البته که میشود بدون کار کلاسیک مزدی زندگی کرد . از طریق عمل کردهای آگاهانه رادیکال مانند مصادره کالاها و خانه های خالی. از طریق مصادره و اشغال خانه ها سعی کنیم که فضاهای آزاد ایجاد کنیم و این میتواند آغازی برای عمل مستقیم و خودگردانی باشد.
ما دشمنان ظلم و ستم، مصرف گرایی و اطاعت کردن هستیم و به همین دلیل دشمن کار. ما میخواهیم با عشق و علاقه وقت و کار در چیزهایی که دوست داریم و ضروری هستند سرمایه گذاری کنیم. این نمیتواند و نمی شود با منطق سرمایه داری تحقق یابد. و حتی اگر علائق و نیازهای شخصی را بتوان در یک شغل دنبال کرد، با خفت و مزد بردگی ما را به زنجیر می کشند.
اول ماه مه برای ما جشنی است برای اعتراض به این جامعه. این روز برای ما جشنی است برعلیه کار و مصرف گرایی در این جامعه. این زنجیری است که به ما تحمیل گشته ونمی گذارد تا زمانی که ما خود را از آن رها نکرده ایم، آزاد زندگی کنیم.
ما از منطق این توهمات جامعه حاکم متنفریم.
ما رئیس، سیاستمدار یا نماینده نمیخواهیم.
ما برای آزادی مسولانه، خودگردان و باهمدیگر مبارزه میکنیم.
حال ما از این دولت و کسانی که از آن حمایت میکنند ،بهم می خورد. مرگ بر همه ی دولت ها.
https://linksunten.indymedia.org/de/node/84776
ترجمه از سارا نبوی
آنارشیست ها در شهر شیکاگو نه برای کارکردن و نه برای ۴۰ ساعت کار در هفته جان خود را از دست دادند. آنها میخواستند که جامعه را از بن و ریشه اش نابود کنند تا بتوانند دنیایی نو ایجاد کنند. مبارزه برای ۸ ساعت کار در روز تلاشی بود که شرایط کاراجباری را برای کارگران با پرداخت مزدی بیشتر و استثمار کمتر بهتر کند.
در روند این مبارزه کارگران توانستند خود را سازماندهی کرده و برعلیه ظلم و ستم سرمایه قیام کنند. و این منجر به سرکوب گسترده و کشتار آنان شد. شرایط کاری نمیتواند با رفرم بهبود یابد و ما هم رفرمیست نیستیم بلکه ما میخواهیم برعلیه شرایط موجود، سرکوب، استثمار توسط حاکمان قدرت و سرمایه مبارزه کنیم.
ما میخواهیم که در این روز برعلیه کار و مفهوم اجتماعی آن و برضد جامعه مصرفی اقدام کنیم.
ما با دادن شعارهای قدیمی، منقضی شده و خسته کننده، و با تظاهرتهای مرسوم در خیابان ها، چه چیزی را میخواهیم به حاکمان نشان دهیم؟ که آنها ما راکنترل میتوانند بکنند و ما از قوانین آنان پیروی خواهیم کرد؟ ما انسان ها که در این جامعه زندگی میکنیم، نمی دانیم که آزادی چیست. مانند شیری که در باغ وحش بزرگ میشود و می میرد، هیچوقت آزادی را نمی بیند و به همین دلیل نمی تواند بداند که آزادی چیست. چیزی که برای ما می ماند در این راه مبارزه کرده و بمیریم.
البته که میشود بدون کار کلاسیک مزدی زندگی کرد . از طریق عمل کردهای آگاهانه رادیکال مانند مصادره کالاها و خانه های خالی. از طریق مصادره و اشغال خانه ها سعی کنیم که فضاهای آزاد ایجاد کنیم و این میتواند آغازی برای عمل مستقیم و خودگردانی باشد.
ما دشمنان ظلم و ستم، مصرف گرایی و اطاعت کردن هستیم و به همین دلیل دشمن کار. ما میخواهیم با عشق و علاقه وقت و کار در چیزهایی که دوست داریم و ضروری هستند سرمایه گذاری کنیم. این نمیتواند و نمی شود با منطق سرمایه داری تحقق یابد. و حتی اگر علائق و نیازهای شخصی را بتوان در یک شغل دنبال کرد، با خفت و مزد بردگی ما را به زنجیر می کشند.
اول ماه مه برای ما جشنی است برای اعتراض به این جامعه. این روز برای ما جشنی است برعلیه کار و مصرف گرایی در این جامعه. این زنجیری است که به ما تحمیل گشته ونمی گذارد تا زمانی که ما خود را از آن رها نکرده ایم، آزاد زندگی کنیم.
ما از منطق این توهمات جامعه حاکم متنفریم.
ما رئیس، سیاستمدار یا نماینده نمیخواهیم.
ما برای آزادی مسولانه، خودگردان و باهمدیگر مبارزه میکنیم.
حال ما از این دولت و کسانی که از آن حمایت میکنند ،بهم می خورد. مرگ بر همه ی دولت ها.
https://linksunten.indymedia.org/de/node/84776
ترجمه از سارا نبوی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen